به ک چی روزخوبی بود خداروشکر

ساخت وبلاگ

After months reading English, tonight, i fell English typing is almost easier than Persian okay anyway right now i say my speech.

Tonight my girlfriend friend is too tired and it seems that she was bored with me and maybe for this reason she preferred to speak lower me and get sleep ok she is asleep and because i fell loneliness I can't sleep truly ommm it's better i say to my zahra

I like you baby

+ نوشته شده در پنجشنبه هفدهم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 2:17 توسط  | 

به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 49 تاريخ : دوشنبه 21 فروردين 1402 ساعت: 19:22

to be honest with you i don't wish to say this words. but however i will say it to be stay...i have a second heart Z = boom z=boom
z z
boom boom
my heart sound!

+ نوشته شده در سه شنبه سوم آبان ۱۴۰۱ ساعت 23:59 توسط  | 

به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 38 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 14:58

علاقه مندان به صنعت هوافضا توجه کنن یک ماهه که با ی دختری اشنا شدم از طریق چت :)خلاصه امشب  ازون شباس کلی ادم دوره برت، ولی دلم تنهاس دلم دلم تنهاس خخخلاصه که ۳ بار باهاش رفتم بیرون ۱ بار کوه- یک بار تا دکتر بردمش- یک بار رفتیم تا پارک نشستیم یکم بعد رفتیمتنها ارتباطمون دست دادن بوده صفحه سازی نکنید پشت سرما خخخلاصه ک یکی دوروزه میبینم سرده سرده سرده دختره باهام، الان گفتم چته و ایناخلاصه دلیل کاتش اینه باهام :کسی ک طلاق میگیره گوه میخوره ازدواج میکنه به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...ادامه مطلب
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 16:27

نمیخواستم بنویسما ولی خب دوسداشته به یکی بگم ولی خب کسی نیست یعنی هستا فردی نیست که من بخوام صحبت کنم راجع بش باهاشخب در 2 روز اخیر، دو نفر رفتن! یکی بعده دو هفته یکی بعده 1 روز قبلا هم بودن اوناهم تقریبا به همین دلیل رفتن خواستم بگم:تو که رفتنت به ی ریدنِ من بنده...خب برو! هرری نکبتی مشت یابو که وقتی 2 تا چیز میگی که نمیدونن یا خوششون نمیاد فک میکنن که تو فک میکنی که خیلی حالیته و بخاطر همین بهشون بر میخوره!باشه بابا من که نگفتم کسی هستم، دوست ندارین خب برین! نوپرابلمطرف میاد میگه از فلان جملت خوشم نیومد...خب عزیزم مگه قراره از همه چیم خوشت بیاد!!افسسسسسوس که جنبه انتقاد ندارن و فقط دنبال اینن چیزی رو بشنون که دوسدارن نه چیزی که شاید یکم تلخ ولی به نفعشونهطرف هرروز 10 بلند میشد سعی کردم مثل خودم سحرخیزش کنم و ازین جور کارا که خب به نفع طرفه ولی خب اولن که ظاهرا به کونشون فشار میومد و دوما اینکه اونا تلاشی در جهت بهتر کردن من ظاهرا انجام ندادن و خیلی براشون مهم نبود که اوکی من چی میشم به درک هرچی میشه بشه! من مهمم!این طرز فکرشون بودبه هرحال یا همون انی وی، گفتم که رو دلم نمونهاگه با ی ریدن از دستت میدم بذار بدم خخ + نوشته شده در پنجشنبه هجدهم آذر ۱۴۰۰ ساعت 17:43 توسط سید محمد میرقادری  |  به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...ادامه مطلب
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 85 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 16:27

همه چیزو نباید نوشتدیروز سلسله اتفاقات بد افتادبا خودم قرار گذاشتم دیگه با میلاد بیرون نرم واسه همینم دیگه بهش زنگ نمیزنمولی اون دیشب زنگ زد بعد ۴ روز گفت بریم بیرون گفتم اوکیرفتیم تالاره عروسی رو نشونش بدم اول کوچرو رد کردیم بعد گفتیم از کوچه بغلی میریم تو رفتیم تو ازون ور بیایم سمت این تالاره دیدیم یطرفس خلاصه یربع طول کشید تا رسیدیمبعد رفتیم توراه ماشین عروس بود همین بغلش رسیدیم زرتی بقیه بوق زدن که برید کنار برید کنار انگار دعوا داشتنبعد گفت بریم دلپذیر کار میکنن نشونت بدم رفتیم یکم خاصیم دور شرکتش بچرخیم نگهباناش گیر دادن خلاصه یکم تهدیدمون کردن ک پلاکو ماشینو برمیدارمو اینا خخبعد گفتیم اوکی رفتیم جلو سپاه ی پیسته اونجا خلوته یکم ارامش داشته باشیم تو سکوت و لش کنیم خلاصهیکم وایسادیم بعد یهو دیدیم ی پرایده از در اومد تو به میلاد گفتم بجنب روشن کن در ریم الان خفتمون میکنناحمق رید ب خودش نمیتونس تکون بخوره بزور با داد تکونش دادمبعد رفتیم تو ماشین گفتم روشن کن روشن کن-روشن کرده بعد حالا تو این حین پرایده رسیده جلو ماشین ما و یکیشونم در حال پیاده شدنهاین میلاد یکم اومد عقب اروم و یجور انگار دیگه تمومه و تسلیم شده سعی نکرد در بره ینی نتونست بعدش گفت پاهام قفل شد دیگه همه برام تموم شده بود حس کردم ماشین رفت دخل خودمونم اومدهبعد تو این حین من دیدم این نمیره نزدیک بود پیاده در برم، بعد خداروشکر یکم مکث کردم لباسشو دیدم دیدم سپاهیه خیالم راحت شدگفت اینجا چرا میاین همین قبل شما یکی رو خفت کردن ماشینشو الان تو سپاه داره گریه میکنه باور نمیکنی بیا ببینشگفتم خب شما اینجا هستین سره دکل ما خیالمون راحته گفت دهن سرویس من سمت خودمونو میتونم پوشش بدم سمت شمارو ک نمیتونم دیگهخلاصه ک ریده به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...ادامه مطلب
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 114 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 16:27

italy

800 
death in italy at just one day
its a tragedy
very bad
very bad
im very upset
god help them 
god please help them
days have not good news
everything is relatively bad
2020
at all not a good year
last year also 

800 تا کشته ایتالیا
بیچاره ها
چه اتفاقی داره میوفته اونجا اخه

به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 107 تاريخ : جمعه 15 فروردين 1399 ساعت: 14:21

تو هرکاری کنی باز ی عده خوششون نمیاد مهم نیست اون کار چی باشه چ درست چ غلط چ محشر
باز ی عده خوششون نمیاد
حتی کاره خیرم کنی باز ی عده خوششون نمیاد
این طبیعی یه چون عقاید و سلایق و محیط های زندگی و شخصیت هرکس متفاوته با دیگری
و بخیل بودنم خب بی تاثیر نیست
 

به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 109 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 8:41

تجربه دیگر!اهمیت دادن زیاد به هرکس باعث نتیجه برعکس میشه!مثال عملی: رفتم پی وی یکی و خب طرف منو نمیشناخت و منم شروع کردم حرف زدن در حد شاید 10 خط براش نوشتم و خب اون بدون توجه بلاک کرد!مثال عکس العملی به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...ادامه مطلب
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 107 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 8:41

//watch dog
#include

//watch dog setup
wdt_enable(WDTO_8S);

//loop
Serial.flush();//khali kardane buffer
wdt_reset();
 

به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 122 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 8:41

خب ی شبه دیگه و من اومدم که براتون استنداپ کنم  تمام پلن هارو انجام دادم خب به نتیجه رسید؟ نه نرسید چرا تو که داشتی درست میرفتی چیشد؟ نمیدونم خب نتیجه گیری این شد که خب چون راهنما نداشتم اینجوری شد ال به ک چی روزخوبی بود خداروشکر...ادامه مطلب
ما را در سایت به ک چی روزخوبی بود خداروشکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firstgood بازدید : 99 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 0:51